با خدا بودن هم عالمی دارد و....


عضو نمیشی؟


نام کاربری
رمز عبور

:: رمز عبور یادت نیست!؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

به هنگامی که زندگی در نظرت آشفته و به هم ریخته است، گذشته دردناک و فراموش نشدنی، آینده ات را مبهم و آرزوهایت را دست نیافتنی می دانی، آیا بهترین راه حل اعتماد به کسی نیست که تو را به راستی دوست دارد و آنچه را می گویی می شنود و تو را به حقیقت درک می کند؟

 

 

آیا بهتر نیست یک بار هم که شده دست نیاز به سوی آدم های اطرافت دراز نکتی و با دل آرزومند، نگاه خود را به نوری که تو را به سوی خود می خواند، معطوف  نمایی؟

برای دست یافتن به خواسته هایت شیوه ی گذشته را تکرار نکنی و به جای درس زندگی دادن به دیگران و مدیریت کردن بدون کارآموزی، نقش کوته فکران را بازی نکنی؟

شهامت در ملامت کردن نیست. چه فرقی می کند دیگری پادشاه باشد یا گدای خیالات تو ...

تو نقش زندگی خودت را بازی می کنی، پس به جای هر پرسه زدنی ببین سهم تو در این زندگی چیست! وقتی به فریب خودت مشغولی، شادمان می شوی و می پنداری فقط زنده ماندن مهم است و بس ...

تفاوت بین خیال و بیداری، یک پرده ی  نازک است به نام ترس...

ترس، آدمی را فلج نمی کند، او را به یک بیماری مسری مبتلا می کند که همه از او روی گردان باشند. ترس وادارت می کند حسد بورزی، ترس تو را به بخیل بودن ترغیب می کند، ترس نام زورگو را به تو می دهد، به نام ترس دروغ می گویی، به خاطر ترس محبت نمی کنی، از یادآوری بخشش و عفو می ترسی. ترس باعث شده زمانی که دوستی برایت درد دل می کند، با راهنمایی هایت کنترلش کنی.

زمانی که به ترس اجازه می دهی سد راه آرزوهایت شود، با سلطه جویی بر دیگران خود را آرام می کنی. ترس انگیزه هایت را نابود می کند و تو فکر می کنی بی گدار به آب نزده ای... چون از خواسته هایت چشم می پوشی، ترس وادارت می کند از دیگران سوء استفاده کنی. چون نمی بخشی، ترس به تو احساس می دهد که به هیچ کس اعتماد نکنی چون از محبت و عفو دیگران می ترسی. تا پایان عمر به نام غرور تنها خواهی بود. آیا این همان زندگی است که تو به آن افتخار می کنی؟ زندگی با ترس ارزش زیستن ندارد... درباره ی خودت بیشتر بیندیش...

بیا به خدای مهربان که از رگ گردن به تو نزدیک تر است، اعتماد کن. واهمه های دلت را به او بگو، اضطراب و دل نگرانی ها با داروی امید شفا می یابند. خوش نیت و نیکو کلام باش، تا دعای خیر دیگران برایت راه گشا باشد. به همه اجازه بده آن چه هستند باشند و تو نیز یاد بگیر هر رزو بیشتر مهربان باشی. به احساسی به نام ترس اجازه نده میان تو وقلبت بایستد، درد خلوت تلخ آینده را باور کن. ریزش اشک، نخستین قدم برای آزادی توست... دل شکسته ات را پنهان نکن. عشق و بخشش مرهم و شفاست، آغوشت را به روی تمام خوبی های دنیا بگشا. کسی که دیگران را به اندازه ی خودش دوست بدارد، هرگز تنها نمی ماند.

این شیوه ی زندگی را هم تجربه کن ... با خدا بودن هم عالمی دارد و....

آناهیتا مافی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: چند نفر تا حالا خوندن : 296
|
امتیاز نوشته : 4
|
امتیازدهندگان : 1
|
کل امتیاز : 1
نگارنده : مهدی یاسایی
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
مطالب مرتبط با این پست