- می دونن که اعتیاد چند سال دیگه نابودشون می کنه اما ادامه می دن، ولی یه آدم سرطانی برای چند ماه زندگی حاضری هر کاری بکنه.
- می دونن که پول زیادی دارن و می تونن به یه آدم محتاج کمک کنن اما نمی کنن، ولی یه آدمی که چیز زیادی نداره هر چی داره می بخشه.
- می دونن که باید درس بخونن، مطالعه کنن و چیز یاد بگیرن تا یه روزی به دردشون بخوره ما وقت تلف می کنن، ولی یکی دیگه توی یه روستای دورافتاده بعد از یه روز کار سخت، زیر نور کم چراغ برق سر کوچه درس می خونه.
- می دونن اگه پاشن و امروز کار مهمی رو که چند ساله قراره، انجام بدن وضع شون خیلی تغییر می کنه، اما نمی کنن ولی یکی دیگه توی زندان برای انجام کارهای نکرده ش خیلی خوب قدر لحظات رو می دونه.
- می دونن که نباید خیلی زیاد غذا بخورن تا وزنشون زیاد نشه و از دیدن خودشون جلوی آینه رنج نبرن، اما بازم می خورن ولی یه عده ی دیگه هستن که هزینه های رژیم غذایی دیگران می تونه باعث شه شب رو گرسنه نخوابن.
- می دونن که باید ورزش وتفریح کنن، می دونن که باید محبت کنن، می دونن که باید عاشق باشن، می دونن که باید خودشون رو اصلاح کنن نه مردم رو، می دونن که باید با ارزش باشن، می دونن که باید صبور باشن، می دونن که باید شجاع باشن، می دونن که باید پیگیر باشن، می دونن که باید باسواد باشن، می دونن که باید آرامش داشته باشن، می دونن همین لحظه ارزشمندترین لحظه هاست، می دونن که ...
- اما نمی دونم چرا کارهایی روکه باید، انجام نمی دن و کارهای نباید رو انجام می دن! واقعا چه کار باید کرد ؟!؟
رضا بهاری
نظرات شما عزیزان:
:: چند نفر تا حالا خوندن : 305
|
امتیاز نوشته : 5
|
امتیازدهندگان : 1
|
کل امتیاز : 1
عضو نمیشی؟
عضویت سریع
آمار نوشته ها
سپاس از
